سفارش تبلیغ
صبا ویژن


شاپرک

  • چشم بیمار تو ای‌ می زده! بیمارم کرد
  • حلقه‌ی‌ گیسویت ای‌ یار! گرفتارم کرد
  • سرو بستانِ نکویی‌، گُل گُلزار جمال!
  • غمزه ناکرده، ز خوبان همه بیزارم کرد
  • همه‌ی‌ می زدگان، هوش خود از کف دادند
  • ساغز از دست روان‌بخش تو هُشیارم کرد
  • چه کنم؟ شیفته‌ام، سوخته‌ام، غمزده‌ام
  • عشوه‌ات واله آن لعل گُهر بارم کرد
  • عشق دلدار چنان کرد، که منصورمنش
  • از دیارم به در آورد و، سر دارم کرد
  • عشقت از مدرسه و حلقه‌ی‌ صوفی‌ راندم
  • بنده‌ی‌ حلقه‌ بگوش در خمّارم کرد
  • باده از ساغرِ لبریز تو، جاویدم ساخت
  • بوسه از خاک درت، محرم اسرارم کرد
  • امام خمینی(ره).

نوشته شده در شنبه 91/3/13ساعت 5:54 عصر توسط شاپرک نظرات ( ) |

mahdy%2520b3.jpg

تو می آیی و دست های مرا
پر از عطریاس و سحر می کنی
تو می آیی و لحظه های مرا
از احساس گل تازه تر می کنی
تو می آیی و چشم های مرا
برای شکفتن خبر می کنی
اگر خسته باشم از این انتظار
به این خسته آخر نظر می کنی
تو می آیی و با غزل های سبز
بهار جوان را صدا می زنی
به «انسانیت» بال و پر می دهی
به زخم «حقیقت» دوا می زنی
تو می آیی و مرهم آشتی
به سرتاسر کینه ها می زنی
تو می آیی و با طلوعی لطیف
چه نقشی به آینه ها می زنی!
نسیرین صمصامی

46598995425944900073.gif


نوشته شده در جمعه 91/3/12ساعت 12:31 صبح توسط شاپرک نظرات ( ) |


Design By : Pichak