ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ ثانيه 

چقدر اين ثانيه ها نامردند

چقدر اين ثانيه ها نامردند

گفته بودند که بر مي گردند

برنگشتند و پس از رفتنشان

بي جهت عقربه ها مي گردند

آه اين ثانيه هاي بي رحم

چه بلايي به سرم آوردند

نه به چشمم افقي بخشيدند

نه ز بغضم گرهي وا کردند

از چه رو سبز بنامم به دروغ

لحظه هايي را که يکايک زردند

لحظه ها ،همهمه هايي موهوم

لحظه ها، فاصله هايي سردند

بگذاريد ز پيشم بروند

لحظه هايي که همه بي دردند


پاسخ

سلام، ممنون از شعر زيباتون