شاپرک
تا صورت پیوند جهان بود، علىّ بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، علىّ بود
شاهى که ولىّ بود و وصىّ بود، علىّ بود
سلطان سخا و کرم و جود، علىّ بود
آن شیر دلاور که ز بَهر طَمَع نفس
در خوان جهان پنجه نیالود، علىّ بود
آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود، علىّ بود
آن شاه سرافراز که اندر ره اسلام
تا کار نشد راست نیاسود، علىّ بود
آن قلعه گشائى که در از قلعه خیبر
بر کند به یک حمله و بگشود، علىّ بود
دم به دم ، دم از ولاى مرتضى باید زدن
دست و دل بر دامن آل عبا باید زدن
نقش حبِّ خاندان بر لوح دل باید نگاشت
مُهر مِهر حیدرى بر دل چو ما باید زدن
هر درختى کو ندارد میوه حُبّ علىّ
اصل و فرعش چون قلم سر تا به پا باید زدن
شاعر: شمس تبریزى
Design By : Pichak |