شاپرک
بسم الله الرحمان الرحیم ما براى اسلامى جهاد مى کنیم که پیامبرى بیش از چهارده قرن پیش قیام کرد از طرف خدا تا اینکه دین خدا بر جهان عالم گیر شد و با کوشش او و یاران باوفاى او، یارانى که سخت ترین شکنجه هاى طاغوتیان زمان را تحمل مى کردند ما وارث آن خونهایى هستیم که از صدر اسلام تا بحال ریخته شده و خیانت کردن به این خونها گناهى بس بزرگ و نابخشودنى می باشد. اسلام را پذیرفتیم و به جمهورى اسلامى رأى مثبت دادیم موظف هستیم تا از این نهال اسلام و قرآن پاسدارى کنیم ما نباید اسلام شناشنامه ای باشیم ما باید اسلام را در وجود خودمان پیاده کنیم اسلام را باید در خود پیاده کنیم. باید اول خود را بسازیم تا اینکه بتوانیم جامعه را بسازیم برادر دیگر سر شما را بدرد نمى آورم. برادر گرامى سلام مرا به دوستان و برادران برسان و این وصیت مرا به آنها بگو اى کسانیکه خودتان را مسلمان میخوانید اسلام به کسانیکه فقط خود را مسلمان مى دانند و هیچ گونه عمل خیرى از آنها سر نمى زند مسلمان حقیقى نمى داند مسلمان باید براى نجات مستضعفین کوشش کند باید اسلام را به تمام جهان صادر کنیم زیرا اسلام حق است و حق را باید گسترش داد باید به دل دردمندان برسیم باید جهاد کنیم باید ظالمین را بکشیم این دستور خداست که مى فرماید بکشید سردمداران کفر را ما باید جنگ کنیم اگر چه در این جنگ سختیهاى زیادى به ما مى رسد ما باید از زیاد بودن قدرت دشمن هیچ گونه خوفى نداشته باشیم زیرا خدا با ماست این خداست که به ما مى گوید بروید و با دشمنان خدا قتال کنید که همانا خدا با همان قدرت غیبى خویش پشتیبان و یاور ما مى باشد اگر در جنگ شهادت نصیب ما باشد چه بهتر زیرا به آرزوى خود رسیده ام. آری این شهادت مى باشد که به جامعه حرکت و نیرو مى بخشد این شهادت میباشد که ما را به خدا نزدیک می کند. و در آخرت در پیش خدا سربلند مى گرداند اگر شهید شدم تنها آرزویم این است که براى من گریه نکنید برایم دعا کنید. دعا کنید تا اینکه خدا از لطف خویش از گناهان من درگذرد. پدرم را در آخر نامه نیز سلام می رسانم و همچنین مادرم را سلام می رسانم. دیگر عرضى نیست به جزء سلامتى شما، خداحافظ شما، برادر شما عباس دهباشى به امید دیدار چه در این دنیا چه در آن دنیا. قومی که ز خواب جهل بیدار نبود بر لوح دلش شعار پیکار نبود از سلطه بتگران نمی گشت خلاص گر همچو تواش پیر تبردار نبود ****** آتشکده آتش دردی ای مرد اسطوره ایمان و نبردی ای مرد پهنای زمین عرصه نامردان است تنها تو در این میانه مردی ای مرد! ****** عیسی چو رسید خلق مسرور شدند تا زد نفسی رها از آن گور شدند موسی ید بیضا ز بغل کرد برون گوساله پرستان زمان کور شدند ****** با گام تو راه عشق آغاز شود شب با نفس سپیده دمساز شود با نام تو ای بهار جاری در جان یک باغ گل محمدی باز شود ****** آمد گه پیکار و ستم سوزی نو دوزخ اکنون طلب کند روزی نو فرمان تو? دست ما و یاری خدا این است مقدمات پیروزی نو
Design By : Pichak |