شاپرک
- چشم بیمار تو ای می زده! بیمارم کرد
- حلقهی گیسویت ای یار! گرفتارم کرد
- سرو بستانِ نکویی، گُل گُلزار جمال!
- غمزه ناکرده، ز خوبان همه بیزارم کرد
- همهی می زدگان، هوش خود از کف دادند
- ساغز از دست روانبخش تو هُشیارم کرد
- چه کنم؟ شیفتهام، سوختهام، غمزدهام
- عشوهات واله آن لعل گُهر بارم کرد
- عشق دلدار چنان کرد، که منصورمنش
- از دیارم به در آورد و، سر دارم کرد
- عشقت از مدرسه و حلقهی صوفی راندم
- بندهی حلقه بگوش در خمّارم کرد
- باده از ساغرِ لبریز تو، جاویدم ساخت
- بوسه از خاک درت، محرم اسرارم کرد
- امام خمینی(ره).
نوشته شده در شنبه 91/3/13ساعت
5:54 عصر توسط شاپرک نظرات ( بدون ) |
Design By : Pichak |